موضوع: "بدون موضوع"
چگونه به سوالات کودکان دررابطه باخداتوضیح دهیم.
گاهی اوقات سؤالاتی درباره خداوند و اینکه خدا کیست و در کجا زندگی میکند و اینکه خانه خدا در کجا قرار دارد در ذهن کودکان ما نقش میبندد که والدین برای پاسخگویی به این سؤالات باید محتاطانه عمل کنند تا یک تصویر درست و منطقی از خدا در ذهن کودک نقش ببندد. سؤالاتی که یک کودک از والدین خود درباره خدا میپرسد این است که خدای به این بزرگی که به اندازه آسمان و زمین است و در همه جا هست، چه اندازه بزرگ است، مثلاً کودک با دیدن عکسی از خانه کعبه و اینکه پدر و مادر به او بگویند این خانه خداست ممکن است این سؤال در ذهن او مطرح شود که خدایی به این بزرگی چگونه در این خانه جای گرفته است؛ لذا لازم است پاسخگویی والدین به این سؤالات محتاطانه باشد.همه ما در دوران کودکیمان به یاد داریم وقتی برای اولینبار با مفاهیمی مثل خدا، بهشت و جهنم آشنا شدیم چه احساسی داشتیم اگر طرز بیان والدین ما و معرفی این مفاهیم بهدرستی صورت نمیگرفت شاید تصوراتی که درباره این مفاهیم در ذهن ما ایجاد میشد نمیتوانست ما را آن چنانکه شایسته است در مسیر درست و شناخت قرار دهد.والدین در اغلب موارد برای توضیح دادن مفهوم خدا، از لغاتی استفاده میکنند که برای فرزندشان نامفهوم است، برای اینکه بتوانید پاسخگوی سؤالات فرزندتان درباره خدا باشید، پاسخی به فرزندتان بدهید که با نیازهای کنونی او ارتباط داشته باشد برای این کار باید به نکاتی توجه کنید از جمله اینکه سطح بلوغ فرزندتان چقدر است؟ او چه لغاتی را درک میکند؟ و همچنین فرزند شما چه نیازهای ویژهای دارد؟در واقع کودکان با ذهنی کنجکاو زاده میشوند و میخواهند هر چیز این جهان را دریابند. تفسیر فردی هر کس از خدا در طول زندگی وی دچار تغییر و تکامل میشود.تمام والدینی که فرزندانی ۴ تا ۵ ساله دارند، بهخوبی از این امر آگاهند، هنگامیکه با فرزندتان درباره خدا سخن میگویید و در مورد رازهای خلقت برایش حرف میزنید، راههای سادهای وجود دارد که به شما کمک میکند پاسخهایی بسیار ساده و قابل فهم به آنها بدهید. سؤالات کودکان را جدی بگیرید بهتر است والدین برای پاسخ به سؤالات کودک خود در رابطه با خدا از مثال استفاده کنند مثلاً وقتی کودک از مادر یا پدر خود میپرسد خدا چقدر بزرگ است، اگر پاسخ قانعکنندهای برای کودک ندارند به کودک خود بگویند: من نمیدانم خدا چقدر بزرگ است ولی میدانم که هیچ چیز در این عالم، بزرگتر، قویتر و بهتر از او نیست. خدا عظیمتر از آفتاب است، بزرگتر از خانه، وسیعتر از آسمانهاست، او بندگان خود را دوست دارد. کودک همانگونه که با مشاهده تولد انسانها به این سؤال میرسد که خدا چگونه متولد شده است با مشاهده مرگ انسانها نیز از خود میپرسد: آیا خدا پیر نشده است؟ و آیا او نخواهد مرد؟ پاسخ رایج به سؤال اول این است که هیچ کسی خدا را خلق نکرده است، خدا همیشه وجود داشته است و زمان قبل از خدا وجود ندارد و در پاسخ به سؤال دوم معمولاً گفته میشود خدا قدیمیتر از هر چیزی است، ولی هیچگاه پیر نمیشود و تا همیشه زنده است. تصویر کودک از خدا متأثر از تصویری است که وی از والدین خود دارد تصویر کودکان از خدا بسیار متأثر از تصویری است که از والدین خود دارند، اگر کودکی والدین خود را قابل اعتماد، مهربان و قابل دسترسی بداند، احتمالاً خدا را نیز دارای چنین صفاتی خواهد دانست؛ از سوی دیگر، اگر والدین خود را خشن، بیتفاوت و بیانصاف بداند، درباره خدا نیز چنین تصوراتی خواهد داشت. والدین، در نحوه درک فرزندشان از خدا، بیشترین تأثیر را دارند، به همین خاطر والدین باید صداقت و صراحت داشته باشند، مساوات را رعایت کنند، دروغ نگویند، همدم فرزندانشان باشند، اگر دچار مشکلی شدند به آنها کمک کنند تا تصویر مناسبی از والدین خود داشته باشد تا در هنگام تطبیق خدا به پدر و مادر، تصویر نیکی از خدا در ذهن او مجسم شود. برای افراد مذهبی خداوند مورد احترام است و «ترس از خدا» امری مقدس تلقی میشود، به بیانی دیگر، آنها دوست ندارند به خداوند و خواست او بیتوجهی بشود، ولی خداترسی و خضوع ممکن است برای یک کودک تبدیل به وحشت از خدا شود. معمولاً، والدین وحشت از خدا را در کودک ایجاد میکنند، آنها خدا را بهصورت جباری شکنجهگر برای فرزندشان ترسیم کرده و سختگیری در رفتار خشونتآمیز معلم یا والدین نیز موجب ترس او از هر قدرت نیرومندتر از وی خواهد شد. ابتداییترین تصویری که کودکان از خدا دارند، معمولاً انعکاسی از تصویر آنها درباره والدین یا معلمان آنهاست. سعی کنید تصویر منفی او را از خدا اصلاح کنید. رحمانیت، بخشندگی و مهربانی خدا را به او نشان دهید، بهنحوی که خدا را یاور خود بداند و مجازات را ناشی از انتخابهای غلط و ناشایست خود تلقی کند، نه ناشی از جبار بودن خدا. نکته مورد توجه در پاسخگویی به سؤالات کودک درباره خدا این است که ما باید سن کودک را نیز در نظر بگیریم چون روانشناسان کودک را به چند قسمت از لحاظ سنی و فکری تقسیم میکنند مثلاً کودکان بین دو تا پنج سال همه چیز را بهصورت جاندار میدانند مثلاً وقتیکه پای آنها به چیزی گیر میکند بلند میشوند و آن چیز را میزنند و یا آنرا سرزنش میکنند بهعلاوه اینکه کودکان در این سنین همه چیز را بهصورت مادی میبینند. مثلاً فکر میکنند که خدا مثل انسانهاست و غذا میخورد و حرف میزند و دست و پا دارد و فکر میکنند که اگر کار زشتی انجام بدهیم از دستمان ناراحت میشود و بالعکس اگر کار خوبی را انجام دهیم از دستمان خوشحال میشود و خدا را بهصورت یک پدر بزرگ میدانند. پس از این سن و بالاتر که میروند میتوانند مفهوم خدا را بهتر درک کنند و از آن حالت سابقه و مادی بودن خارج میشوند البته ما هم درکمان از خدا کامل نیست و به اندازه دانش و علمی که از خدا داریم میتوانیم خدا را درک کنیم. نکته مهم اینجاست که وقتی یک کودک درباره خدا سؤال میکند اشکالی ندارد که ما الفاظ و جملات معمولی که برایش قابل درک باشد بهکار ببریم بهعنوان مثال بگوییم همچنان که پدربزرگها و مادر بزرگها بچههایشان را دوست دارند خدا هم بچههای خوب را دوست دارد. قابل توجه اینکه ما خدا رو شبیه پدربزرگ و مادربزرگ نمیکنیم بلکه ما مهربونی خدا رو به مهربونیهای پدربزرگ و یا مادربزرگ شبیه میکنیم و یا اگر سؤال کردند که خدا کجا هست؟ بگوییم در آسمانها و یا پشت ابرها. البته در مثالها باید سعی بشود که تصویر ذهنی منفی از خدا در ذهن بچه ایجاد نکنیم مثلاً اینکه خدا انسانها را در جهنم میسوزاند و یا اینکه خدا انسان را میکشد و اینکه خدا فلانی را مریض کرده اگر کسی دچار بلایی شده بگوییم خدا او را اینگونه کرده حالا به هر دلیلی همه اینها تصویر منفی و خشن در ذهن کودک از خدا ایجاد خواهد کرد. گاه اتفاق میافتد که ما در پاسخ به سؤال کودکان نمیتوانیم از مثالهای ملموس استفاده کنیم در این مواقع میتوانیم سؤال را با سؤال جواب بدهیم مثلاً از او بپرسیم شما چهجوری فکر میکنید در این باره؟ و کودک برداشت خودش را خواهد گفت چون معمولاً کودکان برداشتی از خدا بخاطر فطری بودن آن دارند وقتی پاسخ رو از بچه شنیدیم میتوانیم خودمان تکمیلش کنیم و اگر غلط بود درستش را بگوییم البته نباید جواب کودک را رد کنیم و مثلاً بگوییم نه اینطور نیست بلکه میتوانیم کودکان خود را تشویق کنیم و بگوییم بعضی از کودکان یا فلان کودکی که اسمش را میداند درباره خدا اینطوری میگوید چون نحوه برخورد ما با کودک و نحوه بیان و حالت چهره بسیار مؤثر خواهد بود. معنا و مفهوم شناخت خداوند در نگاه کودک حجتالاسلام علی شاهیوند، مسئول عقیدتی کمیته امداد شهرستان چگنی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، با بیان اینکه اعتقاد به خداوند در وجود همه انسانها قرار دارد، یادآور شد: شناخت خداوند در نگاه کودک، معنا و مفهومی دارد. وی با اشاره به اینکه در جواب دادن به سؤالات کودک در مورد خدا، ابتدا باید سؤالات را سازماندهی کرد، افزود: برخی از این پرسشها را باید ساده جواب داد، جواب برخی از سؤالات را باید در زمان استراحت داد و پارهای از آنان را باید به آینده و زمان بلوغ، موکول کرد. این کارشناس مذهبی گفت: در پاسخگویی به سؤالات کودک درباره خدا نخست باید دانست که ریشه این سؤالات از کجاست و چه چیزی باعث بهوجود آمدن ذهنیت این سؤال در کودک شده است. شاهیوند با اشاره به اینکه به گفته روانشناسان سؤالات کودکان درباره خدا از سن سه سالگی آغاز میشود، اظهار کرد: کودکان بر اساس چیزهایی که میبینند، سؤال میپرسند و بهتر آن است که جوابهایی که برای کودک قابل لمس است در این مقطع از زندگی به آنان داده شود. استفاده از زبان هنر برای پاسخگویی به سؤالات کودک درباره خدا وی با بیان اینکه اعتقاد به خداوند باید به کودک آموزش داده شود زیرا آنها امانتهای الهی هستند، یادآور شد: کودکانی که با مفاهیم دینی آشنا میشوند، درک و فهم بالاتری از واقعیتها دارند و کمالات انسانی زودتر به آنها منتقل میشود. این کارشناس مذهبی در پایان اضافه کرد: بهتر است در پاسخ دادن به سؤالات کودکان درباره خدا از زبان هنر استفاده کنیم؛ کمااینکه باید احتیاجات و علاقهمندی او مانند داشتن همبازی و اسباب بازی را در پاسخگویی با سؤالات نظر گرفت.
فوایدمیوه های زمستانی
چهارشنبه 96/09/29
با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید میوه های پاییزی و زمستانی دارای خواص درمانی و سلامتی زیادی هستند ، هوا در حال سرد تر شدن است و حالا باید از میوه های شگفت انگیز این فصل استفاده کنیم ، سوپرفودهای پاییزی بسیار رنگارنگ و خوشمزه هستند . میوه های زمستانی سوپرفود ، اصطلاحی است که برای غذاهایی استفاده می شود که سرشار از مواد مغذی ضروری جهت افزایش انرژی هستند وبرای مبارزه با بیماری و بهبود خلق و خو نیزموثرند. سوپرفودها ، استخوان ها را ساخته ، از بیماری های مزمن جلوگیری می کنند، بینایی را بهبود بخشیده و حتی حضورذهن شما بهتر می کنند. آنها را بشناسید و در رژیم غذایی خود بگنجانید ، می توانید به صورت پیش غذا ، غذا ، دسر ، سالاد ، آبمیوه ، سوپ ، سس و .. از آنها استفاده کنید ، فراموش نکنید تا جایی که راه داشته باشد از پوست میوه ها هم استفاده کنید !در این مطلب هم سوپرفودهای فراوان و در دسترس پاییزی را به همراه خواص و فوایدشان می بینید. سیب میوه های زمستانی شیرین یا ترش ، سیبها انتخاب فوق العاده ای برای خوردن به صورت خام یا پخته هستند .اما حتما پوست سیب را هم بخورید چون سرشار ازفلائونوید مفید برای سلامتی قلب است . فواید سلامتی : -*-به افزایش بینایی کمک میکند -*-به بهبود دیابت کمک می کند -*-کاهش خطر حملات قلبی را به دنبال دارد -*-به درمان آنمی (کم خونی) کمک میکند -*-موجب افزایش انرژی بدن میشود -*-دستگاه گوارش را تقویت میکند -*-با سرطان مبارزه میکند -*-کلسترول خون را کاهش میدهد -*-به افزایش هوش، پیشگیری و درمان آلزایمر کمک میکند -*-باعث میشود دیرتر گرسنه شوید -*-به بهبود تنفس، درمان و پیشگیری از آسم کمک میکند -*- سرشار از آنتی اکسیدان -*- 4 گرم فیبر در هر وعده از آن با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید کلم بروکسل میوه های زمستانی اگر خوب درستش کنید این سبزی مزه ای بی نظیر دارد . بهتر است آن را با سس تند و یا سس دلخواهتان مثل سرکه بالزامیک مخلوط کنید .فواید سلامتی : -*- 1/2 فنجان از آن حاوی ویتامین K مورد نیاز روزانه شماست -*-منبع بسیار خوب ویتامین B -*-منبع خوبی از آهن با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید گلابی میوه های زمستانی طعم شیرین و آبدار گلابی موجب محبوبیت آن در بین همه است، پختن گلابی می تواند عطر و طعم افسانه ای آن را بیرون بکشد ، بنابراین سعی کنید پخته آن را امتحان کنید. فواید سلامتی : -*-منبع خوبی از ویتامین C و مس -*-4 گرم فیبر در هر وعده با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید خرمالو میوه پاییزی میوه های زمستانی میوههای شیرین و خوشمزه خرمالو سرشار از مواد مغذی مفیدی (مثل ویتامینها، مواد معدنی و آنتیاکسیدانها) هستند که برای سلامت مطلوب بدن حیاتی میباشند. -*-خرمالوی تازه حاوی مقادیر مناسبی از مواد معدنی مثل پتاسیم، منگنز، مس و فسفر است. -*-خرمالو منبع بسیار خوب ویتامین C یکی دیگر از آنتیاکسیدانهای قدرتمند است. -*-مصرف منظم غذاهای غنی از ویتامین C به بدن کمک میکند که مقاومت خود را در برابر عوامل عفونتزا، مواد مضر و رادیکالهای التهابی افزایش دهد. با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید لیمو شیرین میوه های زمستانی لیموشیرین میوهای با 28 کالری انرژی است که در مقایسه با دیگر میوهها از انرژی کمتری برخوردار است اما این میوه سرشار از اسید سیتریک و ویتامین C است. -*-این میوه به افرادی که کمخونی دارند پیشنهاد میشود چرا که حاوی مقدار زیادی اسیدفولیک است. -*-این ماده معدنی میتواند به بدن کمک کند تا خون بیشتری تولید شود و کم خونی بهبود یابد. -*-لیموشیرین، میوهای سرشار از ویتامینهای B3 ،C، A و B1 است. این میوه همانند بیشتر میوهها دارای خواص زیادی است. با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید شلغم میوه های زمستانی لازم نیست فقط وقتی سرما می خورید شلغم بخورید ، می توانید آن را به سوپ اضافه کنید و یا با زنجبیل، عسل یا لیمو ، کباب کنید. فواید سلامتی : -*-منبع خوبی از فیبر -*-منبع خوبی از ویتامین C با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید گل کلم میوه های زمستانی عطر و طعم دلچسب گل کلم ، کنار بشقاب غذا در زمستان عالی است. می توانید آن را بخارپز کنید یا خرد کنید و در سوپ بریزید . فواید سلامتی : -*-دارای موادی که به جلوگیری از سرطان کمک می کند -*-کلسترول را کاهش داده و منبع عالی ویتامین C است با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید کدو تنبل میوه های زمستانی کدو تنبل غیر از شب هالووین کاربردهای بیشمار دیگری نیز دارد !!. طعم شیرین و بافت مرطوبش آن را برای پای، کیک، و حتی پودینگ ایده آل می کند ! فواید سلامتی : -*-دارای اسیدهای چرب امگا 3 -*-منبع عالی از ویتامین A و B -*-سرشار از پتاسیم -*-تامین کننده بیش از 20٪ ازفیبر مورد نیاز روزانه با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید انــار میوه های زمستانی این میوه خوشمزه مثل یک مخزن عالی آنتی اکسیدان است.از آب انار برای سالاد و چاشنی انواع غذاها می توانید استفاده کنید . فواید سلامتی : -*-طبق مطالعه انجام شده در UCLA ،آب انار بیشتر از شراب قرمز دارای آنتی اکسیدان است -*-منبع خوبی از ویتامین C و ویتامین B با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید کیوی میوه های زمستانی با استفاده از این میوه می توانید عطر و طعم جدیدی به دستور العمل های غذایی خود اضافه کنید . کیوی ترکیب فوق العاده ای با توت فرنگی، طالبی یا پرتقال ایجاد می کند و می توان با ترکیب آن با آناناس یک نوع ترشی درست کرد . فواید سلامتی : -*-ویتامین C بیشتر از پرتقال -*-منبع خوبی از پتاسیم و مس با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید گریپ فروت میوه های زمستانی مزه خاص گریپ فروت در مقایسه با سایر میوه های خانواده مرکبات آن را متمایز می کند . آن را به مخلوط سبزیجات اضافه کنید، یا با آووکادو و میگو میل کنید ، و یا اینکه از یک لیوان از آب تازه غنی از آنتی اکسیدان آن لذت ببرید . فواید سلامتی : -*-حاوی بیش از 75 درصد ویتامین C توصیه شده روزانه -*-منبع خوبی از لیکوپن -*-دارای پکتین، که نشان داده شده است برای کاهش کلسترول خون مفید است با این میوه های زمستانی بدن خود را ایمن تر کنید نارنگی میوه های زمستانی می توانید از نارنگی های کوچک و شیرین در دستورات غذایی پاییزی استفاده کنید. طعم مورد علاقه ما ترکیب آنها با بادام، خرما و عسل است . آب نارنگی را با روغن، سرکه و زنجبیل در سس استفاده کنید . فواید سلامتی : -*-منبع خوبی از ویتامین C -*-منبع خوبی از بتا کاروتن
سخنان حضرت علی
چهارشنبه 96/09/29
ازویژگی های انسان در شگفتی مانید که با پاره ای “پی” می نگرد و با “گوشت” سخن می گوید، و با “استخوان” می شنود و از “شکافی” نفس می کشد. حکمت 8 با مردم آن گونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما اشک ریزند و اگر زنده ماندیدبا اشتیاق به سوی شما آیند. حکمت 10 اگر بر دشمنت دست یافتی، بخشیدن او را شکرانه پیروزی قرار ده. حکمت 11 ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است، و از او ناتوان تر آن است که دوستان خود را از دست بدهد. حکمت 12 بهترین بی نیازی، ترک آرزوهاست. حکمت 34 کسی که آرزوهایش طولانی است کردارش ناپسند است. حکمت 36 عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمی گرداند،اگر به واجب زیان رساند. حکمت 39 قلب احمق در دهان او و زبان عاقل در قلب او قرار دارد. حکمت 41 پیروزی در دوراندیشی، و دوراندیشی در به کارگیری صحیح اندیشه و اندیشه صحیح به رازداری است. حکمت 48 هیچ ثروتی چون عقل و هیچ فقری چون نادانی نیست و هیچ ارثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست. حکمت 54 از دست دادن حاجت بهتر از درخواست کردن از نااهل است. حکمت 66 چون عقل کامل گردد سخن اندک شود. حکمت 71 نابود شد کسی که ارزش خود را ندانست. حکمت 149 ترک گناه آسان تر از درخواست توبه است. حکمت 170 قربانگاه اندیشه ها زیر برق آرزوهاست. حکمت 219 جوینده چیزی یا به آن یا به برخی از آن خواهد رسید. حکمت 386
امربه معروف ونهی ازمنکر
چهارشنبه 96/09/29
امر به معروف و نهی از منکر چیست ؟ معروف و منکر معروف در لغت، به معنای شناخته شده و منکر به معنای ناشناخته و نادانسته آمده است. امّا در اصطلاح معروف به کار و حالتی گفته می شود که خوب بودن آن از نظر شرع و یا عقل به اثبات رسیده باشد، و منکر کاری است که از نظر شرع یا عقل، زشت و ناپسند تشخیص داده شود. در واقع، معروف کاری است که انجام آن ترجیح داشته باشد و منکر کاری است که انجام ندادن آن بهتر است. تفاوت امر به معروف و نهی از منکر با ارشاد و نصیحت گاهی امر به معروف و نهی از منکر، با ارشاد و نصیحت به یک معنی می آید؛ ولی واقعیت آن است که نصیحت و ارشاد، بیشتر جنبه دلسوزی و اندرز و تعلیم و موعظه دارد و همراه با وفق و مداراست، ولی امر به معروف و نهی از منکر به صورت تکلیف و دستوری از سوی شرع مقدس است. اهمیت امر به معروف و نهی از منکر پیامبر خدا در بیان اهمیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: «امتم همواره در خیر و نیکی خواهند بود، مادامی که امر به معروف و نهی از منکر و تعاون بر نیکی کنند؛ ولی اگر چنین نکنند، برکات از آن ها گرفته، بعضی از آن ها بر بعضی دیگر مسلط می شوند؛ در حالی که نه در زمین و نه در آسمان یار و یاوری ندارند.» امیر بیان علی (علیه السلام) نیز در اهمیت این موضوع می فرمایند: «تمام اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همچون قطره ای است در مقابل دریایی پهناور». ایشان در بیان دیگری می فرمایند: «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید؛ زیرا در آن صورت، اشرار و ستمگران بر شما مسلط خواهند شد. آن گاه هرچه دعا کنید، دعای شما مستجاب نخواهد شد.» امر به معروف و نهی از منکر ضامن اجرای دین یکی از راه هایی که ضامن اجرای احکام دینی است، عمومی شدن امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است. در فرهنگ اسلام، افراد جامعه همانند سرنشینان یک کشتی هستند. چنانچه یکی از آن ها بخواهد دیواره کشتی را سوراخ کند، همگی وظیفه دارند که مانع او شوند وگرنه همه آن ها غرق خواهند شد. امام باقر علیه السلام این فریضه الهی را ضامن اجرای واجبات می دانند و می فرمایند: «به وسیله امر به معروف و نهی از منکر، واجبات به پا داشته می شود و راه ها امن و کسب ها حلال و ظلم ها دفع و زمین آباد می شود. دشمنان به قبول انصاف وادار می شوند و کارها روبه راه می شود.» امر به معروف و نهی از منکر و سلب آزادی! برخی به اشتباه امر به معروف و نهی از منکر را موجب سلب آزادی افراد و دخالت در امور شخصی دیگران، یا عامل ایجاد اعمال خشونت آمیز می دانند. حال آنکه فلسفه امر به معروف و نهی از منکر، احیای احکام الهی، کنترل جامعه و جلوگیری از هرج و مرج است. اگر امر به معروف و نهی از منکر با شرایط تعیین شده در احکام دینی به اجرا در آید، هیچ گاه با آزادی های فردی و سلب امنیت افراد منافات نخواهد داشت. آمر عامل چه خوب است امر کننده به معروف، خود نیز عمل کننده به آن باشد. نقل شده است که زنی فرزند خود را خدمت حضرت علی علیه السلام آورد تا ایشان آن کودک را از خوردن خرمای زیاد نهی کند. حضرت به آن زن فرمودند که فردا مراجعه نماید. روز بعد حضرت علی علیه السلام رو به کودک نموده، فرمودند: «خرما نخور». آن زن بسیار تعجب کرد و پرسید که این سخن را دیروز نیز می توانستید بفرمائید! حضرت فرمودند: من خود روز گذشته خرما خورده بودم و نخواستم از کودک ترک کاری را بخواهم که خود انجام داده بودم. نقش منکرات در از دست دادن نعمت های الهی قرآن کریم یکی از دلایل نابودی تمدن ها را رواج منکرات و زشتی در جامعه می داند. در آیه 21 سوره مؤمن آمده است: «آیا مردم در روی زمین سیر نمی کنند تا عاقبت کار پیشینیان خود را ببینند. و آنان که بسیار از اینان قوی تر و اثر وجودشان بیشتر بود، سرانجام خداوند [آنان را [به کیفر گناهان بگرفت و از قهر و انتقام خداوند هیچ کس نگه دارشان نبود.» خوش رویی در امر به معروف و نهی از منکر قرآن کریم، در سوره آل عمران، آیه 159، در بیان اخلاق نیک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، در دعوت مردم به دین مبین اسلام می فرماید: «از رحمت های خداوند نسبت به تو این است که تو را مهربان و خوش خوی گردانید. که اگر تندخو و سخت دل بودی، مردم از گرد تو پراکنده می شدند.» چه زیباست اگر این سیره نیکوی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم الگوی همه افراد در اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر باشد. امر به معروف و نهی از منکر از بین برنده فسق امر به معروف و نهی از منکر موجب محکم شدن پایه های اقتدار جامعه اسلامی می شود و فسق و فجور را از ریشه قطع می کند. حضرت علی علیهماالسلام در این باره می فرمایند: «کسی که امر به معروف کند، در واقع پشت و تکیه گاه مؤمنین را محکم و استوار می گرداند. و کسی که نهی از منکر می کند؛ بینی فاسقان را با این عمل به خاک ذلت می مالد.» اهمیت امر به معروف و نهی از منکر علی علیه السلام امر به معروف و نهی از منکر را دو صفت از صفات الهی می شمارند و می فرمایند: «امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از صفات خداوند سبحان هستند، این دو قطعا نه مرگ انسان را نزدیک می کنند و نه از رزق و روزی انسان می کاهند.» حضرت امام رضا علیه السلام نیز در این زمینه می فرمایند: «وقتی امت من از امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی کردند و آن را به یکدیگر واگذار کردند، حتما بدانند که با هلاکت و عذاب الهی روبه رو خواهند شد.» سلامت فرد، سلامت جامعه دین اسلام که سعادت بشر را عهده دار است، احکام زندگی اجتماعی او را نیز در نظرگرفته است، و گاه به احکام اجتماعی بیشتر از احکام فردی توجه کرده است. اسلام بر این نکته نیز تاکید دارد که سلامت فرد از سلامت جامعه جدا نیست. بنابراین، با طرح نظارت عمومی، یا امر به معروف و نهی از منکر، امید به آینده ای درخشان و به دور از فساد را در دل ها می پروراند و ترک این دو امر مهم را موجب گرفتاری مردم می داند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرمایند: «هر زمان که امت من امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند، پس منتظر بلاهای الهی باشند.» مصادیق منکرات منکر را نمی توان منحصر در مصادیق خاص دانست. آنچه در فرهنگ قرآن به عنوان منکر شناخته است، کفر، نفاق، دوستی با بیگانگان، سستی در دفاع از حق، تفرقه افکنی و… است. از این رو همان گونه که بدحجابی منکر است، تضعیف دولت اسلامی، ناامید کردن مردم، تلقین روحیه بی تفاوتی در مردم نیز از مصادیق منکراند. و باید از آنها اجتناب کرد. آمر به معروف، طبیب روح گاه برخی از انجام دهندگان کارهای منکر، همانند بیماران، احتیاج به مراقبت های مداوم دارند و آمرین به معروف باید، مانند یک طبیب، شخص را تا ترک منکر همراهی نمایند. روش برخورد فرد ناهی از منکر نیز بسیار مهم است. چه بسا یک برخورد اشتباه موجب اصرار بر منکر شود. در سیره عملی ائمه معصومین (علیهماالسلام) موارد ظریف بسیاری، در این زمینه، دیده شده است. به عنوان نمونه، وقتی امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) ، در کودکی، دیدند که پیرمردی در وضو گرفتن دچار اشتباه است، او را به عنوان داور برای خود انتخاب کردند که بگوید: وضوی کدامیک از آنها صحیح است. آن ها با این روش، پیرمردی را متوجه اشتباهش نمودند. راه حلی برای جلوگیری از ارتکاب منکرات یکی از راه های جلوگیری از شیوع منکرات، ترویج فرهنگ نماز است. در سوره عنکبوت، آیه 45، آمده است: (اِنّ الصّلوهَ تَنْهی عَنِ الفَحْشاءِ و المُنْکَر). نمازگزار به دلیل اینکه در طول روز، در برابر خدا می ایستد و با او سخن می گوید، هنگام ایجاد زمینه گناه، خداوند را حاضر می بیند و از انجام گناه دور می شود. گفتار همراه با رفتار در انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، علاوه بر هدایت زبانی شایسته است که رفتار و عمل شخص، الگویی شایسته بر این معنا باشد. امام صادق علیه السلام دراین باره می فرمایند: مردم را با اعمالتان (به خیر) دعوت کنید و (فقط) با زبان مردم را دعوت نکنید. موانع پذیرش امر به معروف و نهی از منکر گاه بعضی از افراد از پذیرش سخن حق سرباز می زنند و تسلیم حقیقت نمی شوند. در نپذیرفتن حقیقت،چند چیز دخالت دارد: گاهی جهل و نادانی شخص، مانع از قبول حقیقت می شود؛ دیگر خودبینی فرد است که هرچه بیشتر شود، به تکبر و خود بزرگ بینی می انجامد و واضح است که شخصی که خودپرست باشد، عیب خویش را برنمی تابد. وصیت امام حسین علیه السلام امام حسین (علیه السلام) در ضمن وصیت خود به برادرش، محمّد حنفیه، فرمودند: «من برای راحت طلبی و خوشگذرانی خروج نکردم و نه از روی ستم و نه به منظور فساد؛ بلکه مقصود من اصلاح و نجات دادن امت از انحراف است. من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم.» شیوه عملی حضرت ابراهیم (علیه السّلام) در نهی از منکر حضرت ابراهیم علیه السلام وقتی در یک حرکت انقلابی، بت ها را شکستند و تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشتند، خواستند با این کار مردم را به تفکر وادار کنند. ایشان با این کار، منکر بودن و زشتی کار بت پرستان را به آن ها گوشزد نمودند و با این حرکت، تفکر غلط بت پرستی را نابود کردند. امر به معروف و نهی از منکر در کلام امام خمینی (رحمه الله) امام خمینی رحمه اللّه علیه در وجوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: «… امر به معروف و نهی از منکر بر همه مسلمین واجب است. جلوگیری از منکرات بر همه مسلمین واجب است. شما و ما موظفیم که همه، در تمام اموری که مربوط به دستگاه های اجرایی است، امر به معروف کنیم و اگر اشخاصی پیدا می شوند که خلاف می کنند، معرفی کنیم به مقاماتی که برای جلوگیری مهیا هستند و مشکلات را هم تحمل کنیم.» جلوگیری از انحراف و منکرات وظیفه همه مردم امام خمینی (رحمه الله علیه) می فرمایند: «امر به معروف و نهی از منکر از اموری است که برهمه کس واجب است. یک چیزی نیست که بر یکی واجب باشد و بر دیگری نه. همه ما مکلفیم (که) همان طور که مکلّفیم خودمان را حفظ کنیم و خارج کنیم از ظلمت به نور، مکلف هستیم دیگران را همین طور دعوت کنیم…. اگر انسان دید معصیت خدا می شود، باید جلوش را بگیرد. نگذارید معصیت خدا بشود.»
نکات علمی
چهارشنبه 96/09/29
. نوشیدنیهای دارای قند مصرف نکنید نوشیدنیهای دارای قند چاقکنندهترین خوراکیهایی هستند که میتوانید وارد بدن خود کنید. دلیلش این است که مغز، قند مایع را مانند کالریهایی که از طریق غذاهای جامد وارد بدن میشود، تشخیص نمیدهد. به همین دلیل، زمانی که نوشیدنی گازدار مصرف میکنید، در واقع مجموعا کالری بیشتری مصرف میکنید. نوشیدنیهای دارای قند، شدیدا باچاقی، دیابت نوع ۲، بیماریهای قلبی و تمام مشکلات سلامتی در ارتباط هستند. به خاطر داشته باشید که آبمیوهها نیز به اندازهی نوشیدنیهای گازدار مضر هستند. آنها به همان اندازه حاوی مقدار زیادی قند و مقدار کمی آنتیاکسیدان هستند. پس به اثرات مضر قند بیتوجه نباشید. ۲. آجیل بخورید nuts آجیل علیرغم چربی بالایی که دارد، بسیار مغذی و سالم است. آجیل حاوی مقدار زیادی منیزیم، ویتامین E، فیبر و دیگر مواد مغذی است. مطالعات نشان دادهاند که آجیل میتواند به کاهش وزن و مبارزه با دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی کمک کند. علاوه بر این، حدود ۱۵-۱۰٪ از کالریهای موجود در آجیل حتی جذب بدن هم نمیشوند و برخی شواهد نشان میدهند که آنها میتوانند متابولیسم را افزایش دهند. در یکی از تحقیقات نشان داده شد که بادام در مقایسه با کربوهیدراتهای پیچیده کاهش وزن را تا ۶۲٪ افزایش میدهد. ۳. از غذاهای بیکیفیت و فرآوری شده استفاده نکنید (در عوض غذای واقعی بخورید) غذاهای بیکیفیت فرآوری شده (مثل چیپس و پفک) در رژیم غذایی بزرگترین دلیلی است که مردم دنیا، بیش از پیش چاقتر و بیمارتر میشوند. این غذاها مهندسی شدهاند تا «بیشتر خواسته شوند»، بنابراین آنها مغز را فریب میدهند تا بیش از آنچه نیاز داریم مصرف کنیم و حتی باعث اعتیاد برخی افراد نیز میشوند. مقدار فیبر، پروتئین و ریزمغذیهای آنها (کالری خالی)، کم است، اما دارای مواد ناسالم بالایی مانند قند و غلات اصلاح شده هستند. ۴. از قهوه نترسید قهوه به صورت غیرمنصفانهای بد جلوه داده شده است. واقعیت این است که قهوه بسیار سلامتیبخش است. آنتیاکسیدانهای قهوه زیاد است و مطالعات نشان دادهاند کسانی که قهوه مینوشند عمر طولانیتری دارند و خطر ابتلا به دیابت نوع ۲، بیماری پارکینسون، آلزایمر و بیماریهای متعدد دیگر در آنها کم است. حتما بخوانید: خواص قهوه برای سلامتی و داشتن روزهای پرانرژی ۵. ماهی چرب بخورید تقریبا همه موافقند که ماهی غذای سالمی است. این مورد به ویژه در مورد ماهیهای چرب مانند سالمون که حاوی اسید چرب امگا۳ و مواد مغذی بسیار دیگر است صحت دارد. مطالعات نشان دادهاند در افرادی که بیشترین مقدار ماهی را مصرف میکنند، خطر ابتلا به انواع بیماریها مانند بیماریهای قلبی، زوال عقل و افسردگی کمتر است. حتما بخوانید: چربیهای مفید برای مغز کدامند؟ ۶. خواب کافی داشته باشید در مورد اهمیت خواب کافی نمیتوان بیش از این نمیشود تاکید کرد. خواب کافی اگر نه بیشتر، اما به اندازهی رژیم و ورزش اهمیت دارد. کمبود خواب میتواند مقاومت به انسولین را تحریک کند، همچنین در اثر کمخوابی هورمونهای اشتها به خوبی کار نمیکنند و عملکرد ذهنی و فیزیکی شما کاهش مییابد. علاوه بر این کمبود خواب، یکی از قویترین فاکتورهای خطر برای اضافه وزن و چاقی در آینده است. یکی از مطالعات نشان داده است که کمبود خواب۸۹٪ و در بزرگسالان ۵۵٪ خطر چاقی را افزایش داده است. حتما بخوانید: کمخوابی چه تاثیری بر شما و شغلتان دارد؟ ۷. در رابطه با باکتریهای پروبیوتیک و فیبر، مراقب سلامت دل و رودهی خود باشید باکتریهای موجود در شکم شما، که روی هم رفته میکروبیوم شکمی خوانده میشوند، گاهی با عنوان «عضو فراموش شده» مورد اشاره قرار میگیرد. این باکتریهای شکمی از اهمیت بسیار زیادی برای تمامی جنبههای سلامت برخوردارند. هرگونه اختلال در باکتریهای شکمی به مزمنترین و جدیترین بیماریهای دنیا مانند چاقی مرتبط است. یکی از راههای مناسب برای بهبود سلامت شکم، خوردن غذاهای حاوی پروبیوتیک (مانند ماست) است، همچنین میتوانید از مکملهای پروبیوتیک استفاده کنید و فیبر زیاد مصرف کنید. فیبر برای باکتریهای شکمی مانند سوخت عمل میکند. ۸. کمی آب بنوشید، به خصوص قبل از وعدههای غذایی نوشیدن آب کافی مزایای متعددی دارد. یکی از مزایای مهم آن افزایش مقدار کالریای است که میسوزانید. طبق دو تحقیق انجام یافته، نوشیدن آب کافی میتواند متابولیسم را ۲۴٪ تا ۳۰٪ در یک دورهی ۱ تا ۱.۵ ساعته افزایش دهد. اگر روزانه ۲ لیتر آب بنوشید، میتواند به سوازندن ۹۶ کالری اضافی منجر شود. بهترین زمان نوشیدن آب نیم ساعت قبل از وعدههای غذایی است. مطالعهای نشان داده است که نیم لیتر آب، ۳۰ دقیقه قبل از هر وعده کاهش وزن را تا ۴۴٪ افزایش میدهد. حتما بخوانید: با این کار ۱۰ سال جوانتر شوید ۹. گوشت را بیش از حد طبخ نکنید یا آن را نسوزانید meat گوشت میتواند بخش سالم و مغذی تغذیه باشد. پروتئین بسیار بالایی دراد و حاوی مواد مغذی متعددی است. مسائل بسیاری هنگام پخت بیش از اندازه یا سوزاندن گوشت به وجود میآید. این امر میتواند منجر به شکلگیری ترکیبات خطرناکی شود که احتمال ابتلا به سرطان را افزایش میدهند. پس گوشت بخورید اما آن را بیش از حد طبخ نکنید و نسوزانید. ۱۰. قبل از خواب از نور زیاد اجتناب کنید زمانی که در معرض نور روشن در شب قرار میگیریم، عمل تولید هورمون خواب یعنی ملاتونین دچار اختلال میشود. یک ترفند جالب، استفاده از عینک کهربایی است که از ورود نور آبی در شب به چشم جلوگیری میکند. این عینکها نور آبی را به خاطر طول موج کوتاهی که دارند فیلتر کرده و باعث میشوند دید بهتری داشته باشید. این امر باعث تولید ملاتونین میشود، درست مانند وضعیتی که محیط کاملا تاریک است و کمک میکند که بهتر بخوابید. ۱۱. اگر از نور خورشید به قدر کافی بهره نمیبرید، از ویتامین D3 استفاده کنید در گذشته، بیشتر مردم ویتامین D مورد نیاز خود را از نور خورشید دریافت میکردند. مسئله این است که بیشتر مردم امروزه نور طبیعیِ کافی دریافت نمیکنند یا در جایی زندگی میکنند که نور خورشید وجود ندارد یا بیشتر مدت روز را در جاهای سرپوشیده میمانند یا از زمانی هم که بیرون میروند از کرمهای ضد آفتاب استفاده میکنند. طبق دادههای سال ۲۰۰۵-۲۰۰۶ حدود ۴۱.۶٪ مردم امریکا، از کمبود این ویتامین بسیار مهم رنج میبرند. اگر نمیتوانید در معرض نور کافی آفتاب قرار بگیرید، بدانید که مکملهای ویتامین D مزایای بسیار زیادی برای سلامتی دارند. از جملهی این مزایا، بهبود سلامت استخوان، افزایش قدرت بدنی، کاهش علائم افسردگی و کاهش خطر ابتلا به سرطان است. همچنین ویتامین D به شما کمک میکند عمر طولانیتری داشته باشید. ۱۲. میوه و سبزیجات بخورید میوهها و سبزیجات غذاهای «پیشفرض» و سالم برای همه محسوب میشوند و علل آن بدیهی است. آنها حاوی فیبر پروبیوتیک، ویتامین، مواد معدنی و تمامی انواع آنتیاکسیدانها هستند که برخی از آنها اثرات بیولوژیکی موثری دارند. تحقیقات نشان داده است افرادی که میوه و سبزیجات بیشتری میخورند عمر طولانیتری دارند و خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، دیابت نوع ۲، چاقی و انواع بیماریها در آنها کمتر است. ۱۳. حتما پروتئین کافی مصرف کنید مصرف پروتئین کافی بسیار مهم است و بسیاری از کارشناسان معتقدند که مقادیر توصیه شده در روز بسیار اندک است. پروتئین به ویژه برای کاهش وزن مهم است و از طریق مکانیسمهای متفاوتی عمل میکند. مصرف زیاد پروتئین میتواند سوختوساز را به طور قابل توجهی افزایش دهد و در عین حال باعث شود احساس سیری کنید تا جایی که به طور خودکار کالری کمتری مصرف کنید. همچنین میتواند ولع خوردن را از بین ببرد و تمایل به خوردن خوراک سبک آخر شب را کاهش دهد. تحقیقات نشان دادهاند که خوردن مقادیر زیاد پروتئین، مقدار قند خون و فشار خون را کاهش میدهد. ۱۴. ورزشهای هوازی انجام دهید یا کمی بیشتر راه بروید انجام تمرینات ایروبیک (هوازی) یکی از بهترین راههایی است که میتوانید برای سلامت بدنی و ذهنی خود انجام دهید. این تمرینات به ویژه برای کاهش چربی شکمی (نوع مضر چربی که در اطراف اعضاء بدن ساخته میشود) موثر است. کاهش چربی شکم نیز به افزایش سلامت متابولیک منجر میشود. حتما بخوانید: پیادهروی چه تاثیری بر مغز ما میگذارد؟ ۱۵. از مصرف دخانیات و مواد مخدر بپرهیزید اگر از تنباکو یا مواد مخدر استفاده میکنید، تغذیه و ورزش کمترین نگرانیهای شما هستند، چرا که اول باید مشکلات جدیتر را حل کنید. اگر از الکل استفاده میکنید و به آن اعتیاد دارید آن را به طور کامل کنار بگذارید. حتما بخوانید: چطور سیگار را ترک کنیم؟ ۱۶. از روغن زیتون با درجهی خلوص بالا استفاده کنید oil روغن زیتون با درجهی خلوص بالا، سالمترین روغن در دنیا است. این روغن حاوی روغنهای اشباعنشده و آنتیاکسیدانهای قدرتمندی است که میتوانند با التهاب مبارزه کنند. روغن زیتونِ بسیار خالص منجر به اثرات سودمند بسیاری برای سلامت قلب میشود و خطر مرگ بر اثر حملات قلبی یا سکته در افرادی که روغن زیتون مصرف میکنند بسیار پایینتر است. حتما بخوانید: چربیهای مفید برای مغز کدامند؟ ۱۷. مقدار مصرف شکر افزوده را کاهش دهید شکر افزوده بدترین ماده در رژیم غذایی عصر حاضر است. مقدار کمی از این ماده خوب است اما زمانی که افراد از مقدار زیادی شکر استفاده میکنند، به سلامت متابولیسم خود آسیب میزنند. مصرف زیاد شکر علاوه بر به بیماریهای متعددی مانند چاقی، دیابت نوع ۲، بیماریهای قلبی و بسیاری از انواع سرطانها مرتبط است. حتما بخوانید: حذف شکر چه تاثیری بر سلامت فرزندان دارد؟ ۱۸. کربوهیدراتهای تصفیه شده را زیاد مصرف نکنید همهی کربوهیدراتها به روش یکسانی تولید نمیشوند. کربوهیدراتهای اصلاح شده به شدت فرآوری شدهاند و تمام فیبرهای موجود در آنها جدا میشود. مواد مغذی آنها کم است (کالریهای خالی) و میتوانند به شدت مضر باشند. مطالعات نشان میدهند که کربوهیدراتهای اصلاح شده به پرخوری و بیماریهای متابولیکی متعدد منجر میشوند. ۱۹. از چربیهای اشباع نترسید جنگ بر سر چربیهای اشباع اشتباه است. درست است که چربی اشباع کلسترول را بالا میبرد اما کلسترول HDL (موسوم به کلسترول «خوب») کلسترول را هم افزایش میدهد و اندازهی کلسترول LDL (کلسترول بد) را از کوچک به بزرگ تغییر میدهد که ثابت شده به کاهش خطر ابتلا به بیماری قلبی مربوط است. مطالعات جدید بر روی صدها هزار نفر نشان دادهاند که رابطهای بین مصرف چربی اشباع و بیماری قلبی وجود ندارد. ۲۰. اشیاء سنگین بلند کنید بلند کردن وزنه یکی از بهترین راههایی است که میتوانید بدنتان را قوی کنید و ترکیب اجزای بدنتان را بهبود دهید. همچنین این کار باعث بهبود قابل توجهی در سلامت متابولیک از جمله افزایش حساسیت به انسولین میشود. بهترین کار این است که به باشگاه بروید و وزنه بزنید، اما انجام تمرینات مربوط به وزن بدن نیز به همان اندازه موثر است. ۲۱. چربیهای ترانس مصنوعی استفاده نکنید چربیهای ترانس مصنوعی که چربیهای ساخت دست انسان هستند به شدت مضر بوده و با التهاب و بیماریهای قلبی مرتبطند و بهتر است هر چه میتوانید از آنها دوری کنید. ۲۲. به مقدار زیاد از گیاهان دارویی و ادویهجات استفاده کنید برای مثال زنجبیل و زردچوبه هر دو حاوی اثرات آنتیاکسیدان و ضدالتهاب هستند و مزایای سلامتیبخش بسیاری را به دنبال دارند. باید تا جایی که میتوانید از گیاهان دارویی و ادویهجات مختلف استفاده کنید، چرا که بسیاری از آنها اثرات موثر و قدرتمندی بر سلامت شما دارند. حتما بخوانید: خواص زنجبیل ؛ ۱۰ خاصیت این ماده برای سلامت و زیبایی را از دست ندهید ۲۳. مراقب روابطتان باشید روابط اجتماعی بسیار مهماند و نه تنها سلامت ذهنی، بلکه سلامت بدنی را نیز تحتالشعاع خود قرار میدهند. تحقیقات نشان دادهاند افرادی که روابط نزدیکی با دوستان و خانواده دارند سالمتر هستند و عمر طولانیتری نسبت به بقیه دارند. حتما بخوانید: با جالبترین فواید دوستی برای سلامتی آشنا شوید ۲۴. هر چند وقت یکبار غذاهای مصرفی خود را ثبت و ارزیابی کنید تنها راهی که میتوانید بفهمید دقیقا چه چیزی میخورید این است که غذاهای خود را ثبت و ارزیابی کنید و از سرویسهای ردیاب تغذیه نظیر MyFitnessspal یا Cron-o-meter استفاده کنید. این موضوع از این بابت اهمیت دارد که میتوانید بفهمید چه مقدار کالری مصرف میکنید. همچنین حتما از پروتئین، فیبر و ریزمغذیهای کافی تغذیه کنید. مطالعات نشان داده است کسانی که غذای مصرفی خود را ردیابی و ارزیابی میکنند عملکرد بهتری در کاهش وزن خود و پایبندی به تغذیهی سالم دارند. اساسا، هر آنچه که آگاهی شما را نسبت به آنچه مصرف میکنید بالا ببرد به موفقیت شما کمک میکند. خود من شخصا هرچند ماه یکبار، طی چند روز مرتبا هر چیزی که میخورم را ثبت و ارزیابی میکنم. به این ترتیب دقیقا میدانم که برای اینکه به اهداف تغذیهای خود برسم چه اصلاحاتی را باید انجام دهم. ۲۵. اگر چربی شکمی زیادی دارید، از شرش خلاص شوید چربیهای بدن با هم فرق دارند. در واقع چربی دور شکمی شماست که مشکلاتی را به وجود میآورد. این چربی در اطراف اعضای بدن ساخته میشود و به شدت با بیماریهای متابولیک مرتبط است. به همین دلیل، شاید سایز کمر شما معیار بهتری از عدد وزن شما برای پی بردن به سلامتیتان باشد. کاهش کربوهیدراتها، خوردن پروتئین بیشتر، و خوردن مقدار زیادی فیبر همگی بهترین راههای خلاص شدن از چربی شکم است. ۲۶. رژیم نگیرید رژیمها به طور آشکار ناکارامد هستند و به ندرت در طولانیمدت اثر دارند. در حقیقت، «رژیم گرفتن» یک عامل پیشبینِ قدرتمند برای اضافه وزن در آینده است. به جای اینکه رژیم بگیرید، خود را با سبک زندگی سالمتری تطبیق دهید و به جای تحمیل محرومیت بر بدنتان، بر تغذیهی آن تمرکز کنید. از دست دادن وزن باید به دنبال عوارض جانبی و طبیعی انتخابهای بهتر غذایی و بهبود سلامت متابولیک رخ دهد. ۲۷. تخم مرغ بخورید و زردهی آن را هم دور نریزید Egg تمام بخشهای تخم مرغ به قدری مغذی است که از آن به عنوان «مولتیویتامین طبیعت» یاد میشود. این افسانه وجود دارد که تخم مرغ به دلیل کلسترول موجود در آن برای بدن مضر است. مطالعات نشان دادهاند که تخم مرغ در اکثر افراد هیچ اثری در افزایش کلسترول خون ندارد. علاوه بر این، مرور مطالعات معددی که مجموعا شامل ۲۶۳۹۳۸ نفر بودند، نشان داده است ساختار تخم مرغ هیچ گونه ارتباطی با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی ندارد. تخم مرغ یکی از مغذیترین غذاهایی است که دردسترس ما قرار دارد و هر جا که زرده باشد تقریبا تمام مواد مغذی هم آنجا هستند. این جمله که به مردم گفته میشود زردهی تخم مرغ را دور بریزید یکی از بدترین توصیههای ممکن در طول تاریخ تغذیه است. برگرفته از: businessinsider.com
زندگی نامه شهیدسرفرازشهیدحاج ابراهیم همت بسیارزیبا
چهارشنبه 96/09/29
روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحl مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلای معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش كربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید. محمد ابراهیم درسایه محبّت های پدر ومادر پاكدامن، وارسته و مهربانش دوران كودكی را پشتسر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش واستعداد فوقالعادهای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت. هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با كار وتلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست میآورد و از این راه به خانواده زحمتكش خود كمك قابل توجه ای میكرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی كه داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری میبخشید. پدرش از دوران كودكی او چنین میگوید: « هنگامی كه خسته از كار روزانه به خانه برمیگشتم، دیدن فرزندم تمامی خستگیها و مرارتها را از وجودم پاك میكرد و اگر شبی او را نمیدیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. » اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث میشد كه از مادرش با اصرار بخواهد كه به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها كمك كند. این علاقه تا حدی بود كه از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت كتاب آسمانی قرآن را كاملاً فرا گیرد و برخی از سورهه ای كوچك را نیز حفظ كند. دوران سربازی : در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سرگذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرك تحصیلی به سربازی رفت ـ به گفته خودش تلخ ترین دوران عمرش همان دوسال سربازی بود ـ در لشكر توپخانه اصفهان مسؤولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود. ماه مبارك رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفكر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد كه آنها هم اگر سعی كنند تمام روزهای رمضان را روزه بگیرند، میتوانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. «ناجی» معدوم فرمانده لشكر، وقتی كه از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عدهای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثناء آب بنوشند و روزه خود را باطل كنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود: « اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی میكردند برایم گواراتر از این بود كه با چشمان خود ببینم كه چگونه این از خدا بیخبران فرمان میدهند تا حرمت مقدس ترین فریضه دینمان را بشكنیم و تكلیف الهی را زیرپا بگذاریم. » امّا این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفكر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهی آشنا شود و به تعدادی از كتب ممنوعه (از نظر ساواك) دست یابد. مطالعه آن كتابها كه مخفیانه و توسط برخی از دوستان، برایش فراهم میشد تأثیر عمیق و سازندهای در روح و جان محمدابراهیم گذاشت و به روشنایی اندیشه و انتخاب راهش كمك شایانی كرد. مطالعه همان كتابها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد كه ابراهیم فعالیت های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز كند و به روشنگری مردم و افشای چهره طاغوت بپردازد. دوران معلمی: پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید. در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی ارتباط پیدا كرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیت حضرت امام (ره) بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعی میكرد تا در محیط مدرسه و كلاس درس، دانش آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه های انقلابی حضرت امام (ره) و یارانش آشنا كند. او در تشویق و ترغیب دانش آموزان به مطالعه و كسب بینش و آگاهی سعی وافری داشت و همین امور سبب شد كه چندین نوبت از طرف ساواك به او اخطار شود. لیكن روح بزرگ و بیباك او به همه آن اخطارها بی اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندك تزلزلی پی میگرفت و از تربیت شاگردان خود لحظه ای غفلت نمیورزید. با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و بطور مستمر برای گرفتن رهنمود، ملاقات با روحانیون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت وآمد میكرد. سخنرانیهای پرشور و آتشین او علیه رژیم كه بدون مصلحت اندیشی انجام میشد، مأمورین رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، به گونه ای كه او شهربه شهر میگشت تا از دستگیری درامان باشد. نخست به شهر فیروزآباد رفت و مدتی در آنجا دست به تبلیغ و ارشاد مردم زد. پس از چندی به یاسوج رفت. موقعی كه درصدد دستگیری وی برآمدند به دوگنبدان عزیمت كرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سكنی گزید. در این دوران اقشار مختلف در اعتراض به رژیم ستمشاهی و اعمال وحشیانه اش عكس العمل نشان میدادند و ابراهیم احساس كرد كه برای سازماندهی تظاهرات باید به شهرضا برگردد. بعد از بازگشت به شهر خود در كشاندن مردم به خیابانها و انجام تظاهرات علیه رژیم، فعالیت و كوشش خود را افزایش داد تا اینكه در یكی از راهپیماییهای پرشورمردمی، قطعنامه مهمی كه یكی از بندهای آن انحلال ساواك بود، توسط شهید همت قرائت شد. به دنبال آن فرمان ترور و اعدام ایشان توسط فرماندار نظامی اصفهان، سرلشكر معدوم «ناجی»، صادر گردید. مأموران رژیم در هرفرصتی در پی آن بودند كه این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس وقیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال میكرد تا اینكه انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی ره، به پیروزی رسید. فعالیت های پس از پیروزی انقلاب: پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم ودفاع از شهر و راه اندازی كمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله كسانی بود كه سپاه شهرضا را با كمك دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش تشكیل داد. درایت و نفوذ خانوادگی كه درشهر داشتند مكانی را بعنوان مقر سپاه دراختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل كردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج و نیازمندیها را رفع كردند. به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه درآمدند. هنگامی كه مجموعه سپاه سازمان پیدا كرد، او مسؤولیت روابط عمومی سپاه را به عهده داشت. به همت این شهید بزرگوار و فعالیتهای شبانهروزی برادران پاسدار در سال 58، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا كه به آزار واذیت مردم میپرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی تحویل داده شدند و شهر از لوث وجود افراد شرور و قاچاقچی پاكسازی گردید. از كارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی منطقه بود كه در آگاه ساختن جوانان و ایجاد شور انقلابی تأثیر بسزایی داشت. اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیل تجربیات گرانبهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و كنارك (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت كرد و به فعالیتهای گسترده فرهنگی پرداخت. نقش شهید در كردستان و مقابله با ضدانقلاب: شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه كردستان كه بخشهایی از آن در چنگال گروهكهای مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید. ایشان با توكل به خدا و عزمی راسخ مبارزه بیامان و همه جانبهای را علیه عوامل استكبار جهانی و گروهك های خودفروخته در كردستان شروع كرد و هر روز عرصه را برآنها تنگتر نمود. از طرفی در جهت جذب مردم محروم كُرد و رفع مشكلات آنان به سهم خود تلاش داشت و برای مقابله با فقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری از خود نشان می داد تا جایی كه هنگام ترك آنجا، مردم منطقه گریه میكردند و حتی تحصن نموده و نمیخواستند از این بزرگوار جدا شوند. رشادت های او دربرخورد با گروهك های یاغی قابل تحسین وستایش است. براساس آماری كه از یادداشت های آن شهید بهدست آمده است، سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تا دیماه 60 (بافرماندهی مدبرانه او) عملیات موفق در خصوص پاكسازی روستاها از وجود اشرار، آزادسازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعث داشته است. گوشه ای از خاطرات كردستان به قلم شهید : « در هفدهم مهرماه 1360 با عنایت خدای منان و همكاری بیدریغ سپاه نیرومند مریوان، پاكسازی منطقه «اورمان» با هفت روستای محروم آن بهانجام رساند و به خواست خدا و امدادهای غیبی، «حزب رزگاری» به كلی از بین رفت. حدود 300 تن از خودباختگان سیهبخت، تسلیم قوای اسلام گردیدند. یكصد تن به هلاكت رسیدند و بیش از 600 قبضه اسلحه به دست سپاهیان توانمند اسلام افتاد. پاسداران رشید با همت ومردانگی به زدودن ناپاكان مزاحم از منطقه نوسود و پاوه پرداختند و كار این پاكسازی و زدودن جنایتكاران پست، تا مرز عراق ادامه یافت. این پیروزی و دشمن سوزی، در عملیات بزرگ و بالنده محمّدرسول الله ص و با رمز «لااله الا الله» بهدست آمد. در مبارزات بیامان یك ساله، 362 نفر از فریب خوردگان « دمكرات، كومله، فدایی و رزگاری» با همه سلاحهای مخرب و آتشین خود تسلیم سپاه پاوه شدند و امان نامه دریافت نمودند. همزمان با تسلیم شدن آنان، 44 سرباز و درجه دار عراقی نیز به آغوش پرمهر اسلام پناهنده شده و به تهران انتقال یافتند. منطقه پاوه و نوسود به جهنمی هستی سوز برای اشرار خدانشناس تبدیل گشت، قدرت وتحرك آن ناپاكان دیوسیرت رو به اضمحلال و نابودی گذاشت، بطوری كه تسلیم و فرار را تنها راه نجات خود یافتند. در اندك مدتی آن منطقه آشو بخیز و ناامن كه میدان تكتازی اشرار شده بود به یك سرزمین امن تبدیل گردید. » شهید همت و دفاع مقدس: پس از شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم متجاوز عراق، شهید همت به صحنه كارزار وارد شد و درطی سالیان حضور در جبهه های نبرد، خدمات شایان توجهی برجای گذاشت و افتخارها آفرید. او و سردار رشید اسلام، حاج احمد متوسلیان، به دستور فرماندهی محترم كل سپاه مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمدرسول الله (ص) را تشكیل دهند. در عملیات سراسری فتح المبین، مسؤولیت قسمتی از كل عملیات به عهده این سردار دلاور بود. موفقیت عملیات درمنطقه كوهستانی «شاوریه» مرهون ایثار و تلاش این سردار بزرگ و همرزمان اوست. شهید همت در عملیات پیروزمند بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسول الله (ص) فعالیت و تلاش تحسین برانگیزی را در شكستن محاصره جاده شلمچه ـ خرمشهر انجام داد و به حق میتوان گفت كه او یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشته اند و با اینكه منطقه عملیاتی دشت بود، شهید حاج همت با استفاده از بهترین تدبیر نظامی به نحو مطلوبی فرماندهی كرد. در سال 1361 با توجه به شعله ور شدن آتش فتنه و جنگ در جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم مسلمان و مظلوم لبنان كه مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود راهی آن دیار شد و پس از دو ماه حضور در این خطه به میهن اسلامی بازگشت و درمحور جنگ وجهاد قرارگرفت. با شروع عملیات رمضان در تاریخ 23/4/1361 درمنطقه «شرق بصره» فرماندهی تیپ 27 حضرت رسول اكرم (ص) را برعهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشكر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی انجام وظیفه نمود. پس از آن در عملیات مسلم بن عقیل و محرم ـ كه او فرمانده قرارگاه ظفر بود ـ سلحشورانه با دشمن زبون جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی بود كه شهیدحاج همت، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را كه شامل لشكر 27 حضرت محمدرسول الله (ص) ، لشكر 31 عاشورا، لشكر 5 نصر و تیپ 10 سیدالشهدا (ع) بود، برعهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشكر 27 تحت فرماندهی ایشان در عملیات والفجر 4 و تصرف ارتفاعات كانیمانگا در آن مقاطع از خاطره ها محو نمیشود. صلابت، اقتدار و استقامت فراموشنشدنی این شهید والامقام و رزمندگان لشكر محمدرسولالله (ص) در جریان عملیات خیبر درمنطقه طلائیه و تصرف جزایرمجنون و حفظ آن با وجود پاتكهای شدید دشمن، از افتخارات تاریخ جنگ محسوب میگردد. مقاومت و پایداری آنان در این جزایر به قدری تحسین برانگیز بود كه حتی فرمانده سپاه سوم عراق در یكی از اظهاراتش گفته بود : « … ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم كه از جزایر مجنون جز تلی خاكستر چیز دیگری باقی نیست! » اما شهید همت بدون هراس و ترس از دشمن و با وجود بیخوابیهای مكرر همچنان به ادای تكلیف و اجرای فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی برحفظجزایر می اندیشید و خطاب به برادران بسیجی میگفت : « برادران، امروز مسأله ما، مسأله اسلام و حفظ و حراست از حریم قرآن است. بدون تردید یا همه باید پرچم سرخ عاشورایی حسین (ع) را به دوش كشیم و قداست مكتبمان، مملكت و ناموسمان را پاسداری و حراست كنیم و با گوشت و خون به حفظ جزیره، همت نمائیم، یا اینكه پرچم ذلت و تسلیم را درمقابل دشمنان خدا بالا ببریم و این ننگ و بدبختی را به دامن مطهر اعتقادمان روا داریم، كه اطمینان دارم شما طالبان حریت و شرف هستید، نه ننگ و بدنامی. » ویژگیهای برجسته شهید : او عارفی وارسته، ایثارگری سلحشور و اسوهای برای دیگران بود كه جز خدا به چیز دیگری نمی اندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی و كسب رضای خدا و حضرت احدیت، شب و روز تلاش میكرد و سختترین و مشكلترین مسؤولیت های نظامی را با كمال خوشرویی و اشتیاق و آرامش خاطر میپذیرفت. سردار رحیم صفوی درباره وی چنین میگوید : « او انسانی بود كه برای خدا كار میكرد و اخلاص در عمل از ویژگیهای بارز اوست. ایشان یكی از افراد درجه اولی بود كه همیشه مأموریت های سنگین برعهده اش قرار داشت. حاج همت مثل مالك اشتر بود كه با خضوع و خشوعی كه درمقابل خدا و در برابر دلاورمردان بسیجی داشت، درمقابله با دشمن همچون شیری غرّان از مصادیق «اشداء علی الكفار، رحماء بینهم» بود. همت كسی بود كه برای این انقلاب همه چیز خودش را فدا كرد و از زندگیش گذشت. او واقعاً به امرولایت اعتقادكامل داشت و حاضر بود در این راه جان بدهد، كه عاقبت هم چنین كرد. همیشه سفارش میكرد كه دستورات را باید موبهمو اجرا كرد. وقتی دستوری هرچند خلاف نظرش به وی ابلاغ میشد، از آن دفاع میكرد. ابراهیم از زمان طفولیت، روحی لطیف،عبادی و نیایشگر داشت. » پدر بزرگوارش میگوید : « محمدابراهیم از سن 10 سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز ونشیبهای سیاسی ونظامی، هرگز نمازش ترك نشد. روزی از یك سفرطولانی و خسته كننده به منزل بازگشت. پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید. ابراهیم آن شب را با همه خستگیهایش تا پگاه، به نماز ونیایش ایستاد و وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای كاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمیگرفتی.» این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا ونیایش برنداشت. نماز اول وقت را برهمه چیز مقدم میشمرد و قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. او به راستی همه چیزش را فدای انقلاب كرده بود. آن چیزی كه برای او مطرح نبود خواب وخوراك و استراحت بود. هر زمان كه برای دیدار خانوادهاش به شهرضا میرفت، درآنجا لحظهای از گره گشایی مشكلات و گرفتاریهای مردم بازنمیایستاد و دائماً در اندیشه انجام خدمتی به خلقالله بود. شهید همت آنچنان با جبهه وجنگ عجین شده بود كه در طول حیات نظامی خود فرزند بزرگش را فقط شش بار و فرزند كوچكتر خود را تنها یكبار در آغوش گرفته بود. او بسان شمع میسوخت و چونان چشمهساران درحال جوشش بود و یك آن از تحرك باز نمیایستاد. روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباس خود را به دیگران میبخشید و با همان كم، قانع بود و درپاسخ كسانی كه میپرسیدند چرا لباس خود را كه به آن نیازمند بودی، بخشیدی؟ میگفت: « من پنج سال است كه یك اوركت دارم و هنوز قابل استفاده است! » او فرماندهی مدیرو مدبّر بود. قدرت عجیبی درمدیریت داشت. آن هم یك مدیریت سالم در اداره كارها و نیروها. با وجود آنكه به مسائل عاطفی و نیز اصولمدیریت احترام میگذاشت و عمل میكرد، درعین حال هنگام فرماندهی قاطع بود. او نیروهای تحت امر خود را خوب توجیه میكرد و نظارت و پیگیری خوبی نیز داشت. كسی را كه در انجام دستورات كوتاهی مینمود بازخواست میكرد و كسی را كه خوب عمل میكرد تشویق مینمود. بینش سیاسی بُعد دیگری از شخصیت والای او به شمار میرفت. به مسائل لبنان و فلسطین وسایر كشورهای اسلامی بسیار میاندیشید و آنچنان از اوضاع آنجا مطلع بود كه گویی سالیان درازی در آن سامان با دشمنان خدا و رسول ص درستیز بوده است. او با وجود مشغله فراوان از مطالعه غافل نبود و نسبت به مسائل سیاسی روز شناخت وسیعی داشت. از ویژگیهای اخلاقی شهید همت برخورد دوستانه او با بسیحیان جان بركف بود. به بسیجیان عشق میورزید و همواره در سخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و قدرشناسی میكرد. « من خاك پای بسیجیها هم نمیشوم. ای كاش من یك بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمیشدم.» وقتی درسنگرهای نبرد، غذای گرم برای شهید همت میآوردند سؤال میكرد : آیا نیروهای خط مقدّم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرها همین غذا را میخورند یا خیر؟ و تا مطمئن نمیشد دست به غذا نمیزد. شهیدهمت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسؤلان امر تأكید و توصیه داشت. او كه از روحیه ایثار واستقامت كمنظیری برخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقیاش در واقع معلمی نمونه و سرمشقی خوب برای پاسداران و بسیجیان بود و خود به آنچه میگفت، عمل میكرد. عشق وعلاقه نیروها به او نیز از همین راز سرچشمه میگرفت. برای شهید همت مطرح نبود كه چكاره است، فرمانده است یا نه. همت یك رزمنده بود، همت هم مرد جنگ بود و هم معلمی وارسته. نحوه شهادت : شهید همت در جریان عملیات خیبر به برادران گفته بود: «باید مقاومت كرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید میشویم ویا جزیره مجنون را نگه میداریم.» رزمندگان لشكر نیز با تمام توان دربرابر دشمن مردانه ایستادگی كردند. حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه توحید را از نزدیك بررسی كند، كه گلوله توپ در نزدیكی اش اصابت میكند و این سردار دلاور به همراه معاونش، شهید اكبر زجاجی، دعوت حق را لبیك گفتند و سرانجام در 24 اسفند سال 62 در عملیات خیبر به لقاء خداوند شتافتند. خاطراتی از شهید همت خاطره ۱ هر وقت با او از ازدواج صحبت میكردیم لبخند میزد و میگفت: “من همسری میخواهم كه تا پشت كوههای لبنان با من باشد چون بعد از جنگ تازه نوبت آزادسازی قدس است.” فكر میكردیم شوخی میكند اما آینده ثابت كرد كه او واقعا چنین میخواست. در دیماه سال هزار و سیصد و شصت ابراهیم ازدواج كرد. همسر او شیرزنی بود از تبار زینبیان. زندگی ساده و پر مشقت آنان تنها دو سال و دو ماه به طول انجامید از زبان این بانوی استوار شنیدم كه میگفت: عشق در دانه است و من غواص و دریا میكده سر فرو بردم در اینجا تا كجا سر بر كنم عاشقان را گر در آتش میپسندد لطف دوست تنگ چشمم گر نظر در چشمه كوثر كنم بعد از جاری شدن خطبه عقد به مزار شهدای شهر رفتیم و زیارتی كردیم و بعد راهی سفر شدیم. مدتی در پاوه زندگی كردیم و بعد هم بدلیل احساس نیاز به نیروهای رزمنده به جبهههای جنوب رفتیم من در دزفول ساكن شدم. پس از مدت زیادی گشتن اطاقی برای سكونت پیدا كردیم كه محل نگهداری مرغ و جوجه بود. تمیز كردن اطاق مدت زیادی طول كشید و بسیار سخت انجام شد. فرش و موكت نداشتیم كف اطاق را با دو پتوی سربازی پوشاندم و ملحفه سفیدی را دو لایه كردم و به پشت پنجره آویختم. به بازار رفتم و یك قوری با دو استكان و دو بشقاب و دو كاسه خریدم. تازه پس از گذشت یك ماه سر و سامان میگرفتیم اما مشكل عقربها حل نمیشد. حدود بیست و پنج عقرب در خانه كشتم. بدلیل مشغله زیاد حاج ابراهیم اغلب نیمههای شب به خانه میآمد و سپیدهدم از خانه خارج میشد. شاید در این دو سال ما یك ۲۴ ساعت بطور كامل در كنار هم نبودیم. این زندگی ساده كه تمام داراییش در صندوق عقب یك ماشین جای میگرفت همین قدر كوتاه بود. خاطره ۲ سال ۱۳۵۹ بود تاخت و تاز عناصر تجزیهطلب و ضد انقلابیون كردستان را ناامن كرده بود ابراهیم دیگر طاقت ماندن نداشت بار سفر بست و رهسپار پاوه شد. در بدو ورود از سوی شهید ناصر كاظمی مسوول روابط عمومی سپاه پاوه شده و در كنار شهیدانی چون چمران، كاظمی، بروجردی و قاضی به مبارزات خود ادامه میداد. خلوص و صمیمیت آنان به حدی بود كه مردم كردستان آنها را از خود میدانستند و دوستی عمیقی در بین آنان ایجاد شده بود. ناصر كاظمی توفیق حضور یافت و به دیدن معبود شتافت. ابراهیم در پست فرماندهی عملیاتها به خدمت مشغول و پس از مدتی بدلیل لیاقت و كاردانی كه از خود نشان داد به فرماندهی سپاه پاوه برگزیده شد. از سال هزار و سیصد و پنجاه و نه تا سال هزار و سیصد و شصت، بیست و پنج عملیات موفقیتآمیز جهت پاكسازی روستاهای كردستان از ضد انقلاب انجام شد كه در طی این عملیاتها درگیریهایی نیز با دشمن بعثی بوقوع پیوست. خاطره ۳ محمدابراهیم تحصیلات خود را در شهرضا و اصفهان تا فارغالتحصیلی از دانشسرای این شهر ادامه داد و در سال ۱۳۵۴ به سربازی اعزام شد. فرمانده لشكر او را مسوول آشپزخانه كرد. ماه مبارك رمضان از راه رسید. ابراهیم به بچهها خبر داد كسانیكه روزه میگیرند میتوانند برای گرفتن سحری به آشپزخانه بیایند. سرلشكر ناجی فرمانده گردان از این موضوع مطلع شد و او را بازداشت كرد. پس از اتمام بازداشت ابراهیم باز هم به كار خود ادامه داد. خبر رسید كه سرلشگر ناجی قرار است نیمه شب برای سركشی به آشپزخانه بیاید. ابراهیم فكری كرد و به دوستان خود گفت باید كاری كنیم كه تا آخر ماه رمضان نتواند مزاحمتی برای ما ایجاد كند. كف آشپز خانه را خوب شستند و یك حلب روغن روی آن خالی كردند. ساعتی بعد صدایی در آشپزخانه به گوش رسید، فرمانده چنان به زمین خورده بود كه تا آخر ماه رمضان در بیمارستان بستری شد. استخوان شكسته او تا مدتها عذابش میداد. معلم فراری دانش آموزان مدرسه درگوشی باهم صحبت میكنند. بیشتر معلمها بجای اینكه در دفتر بنشینند و چای بنوشند، درحیاط مدرسه قدم میزنند و با بچه ها صحبت میكنند. آنها اینكار را از معلم تاریخ یاد گرفته اند. با اینكار میخواهند جای خالی معلم تاریخ را پر كنند. معلم تاریخ چند روزی است فراری شده. چند روز پیش بود كه رفت جلوی صف و با یك سخنرانی داغ و كوبنده، جنایتهای شاه و خاندانش را افشاء كرد و قبل از اینكه مأمورهای ساواك وارد مدرسه شوند، فرار كرد. حالا سرلشكر ناجی برای دستگیری او جایزه تعیین كرده است. یكی از بچه ها، درگوشی با ناظم صحبت میكند. رنگ ناظم از ترس و دلهره زرد میشود. درحالیكه دست و پایش را گم كرده ، هول هولكی خودش را به دفتر میرساند. مدیر وقتی رنگ وروی او را میبیند، جا میخورد. ـ چی شده، فاتحی ؟ ناظم آب دهانش را قورت میدهد و جواب میدهد : « جناب ذاكری، بچه ها … بچه ها … » ـ جان بكن، بگو ببینم چی شده ؟ ـ جناب ذاكری، بچه ها میگویند باز هم معلم تاریخ … آقای مدیر تا اسم معلم تاریخ را میشنود، مثل برق گرفته ها از جا میپرد و وحشت زده میپرسد : « چی گفتی، معلم تاریخ ؟! منظورت همت است ؟» ـ همت باز هم میخواهد اینجا سخنرانی كند. ـ ببند آن دهنت را. با این حرفها میخواهی كار دستمان بدهی؟ همت فراری است، می فهمی؟ او جرأت نمیكند پایش را تو این مدرسه بگذارد. ـ جناب ذاكری، بچه ها با گوشهای خودشان از دهن معلمها شنیدهاند. من هم با گوشهای خودم از بچهها شنیدهام. آقای مدیر كه هول كرده، می گوید : « حالا كی قرار است، همچین غلطی بكند ؟ » ـ همین حالا ! ـ آخر الان كه همت اینجا نیست ! _ هرجا باشد، سر ساعت مثل جن خودش را میرساند. بچه ها با معلمها قرار گذاشته اند وقتی زنگ را میزنیم بجای اینكه به كلاس بروند، تو حیاط مدرسه صف بكشند برای شنیدن سخنرانی او. ـ بچه ها و معلم ها غلط كردهاند. تو هم نمی خواهد زنگ را بزنی. برو پشت بلندگو، بچه ها را كلاس به كلاس بفرست. هر معلم كه سركلاس نرفت، سه روز غیبت رد كن. میروم به سرلشكر زنگ بزنم. دلم گواهی میدهد امروز جایزه خوبی به من و تو میرسد! ناظم با خوشحالی به طرف بلندگو میرود. از بلندگو، اسم كلاسها خوانده میشود. بچه ها به جای رفتن كلاس، سرصف میایستند. لحظاتی بعد، بیشتر كلاسها در حیاط مدرسه صف میكشند. آقای مدیر میكروفون را از ناظم میگیرد و شروع میكند به داد وهوار و خط و نشان كشیدن. بعضی از معلمها ترسیده اند و به كلاس میروند. بعضی بچه ها هم به دنبال آنها راه میافتند. در همان لحظه، در مدرسه باز میشود. همت وارد میشود. همه صلوات میفرستند. همت لبخند زنان جلوی صف میرود و با معلمها و دانش آموزان احوالپرسی میكند. لحظهای بعد با صدای بلند شروع میكند به سخنرانی. بسم الله الرحمن الرحیم. خبر به سرلشكر ناجی میرسد. او ، هم خوشحال است و هم عصبانی. خوشحال از اینكه سرانجام آقای همت را به چنگ خواهد انداخت و عصبانی از اینكه چرا او باز هم موفق به سخنرانی شده! ماشینهای نظامی برای حركت آماده میشوند. راننده سرلشكر، در ماشین را باز میكند و با احترام تعارف میكند. سگ پشمالوی سرلشكر به داخل ماشین میپرد. سرلشكر در حالی كه هفت تیرش را زیر پالتویش جاسازی میكند سوار میشود. راننده ، در را میبندد. پشت فرمان مینشیند و با سرعت حركت میكند. ماشینهای نظامی به دنبال ماشین سرلشكر راه میافتند. وقتی ماشینها به مدرسه میرسند، صدای سخنرانی همت شنیده میشود. سرلشكر از خوشحالی نمیتواند جلوی خندهاش را بگیرد. ازماشین پیاده میشود، هفت تیرش را میكشد و به مأمورها اشاره میكند تا مدرسه را محاصره كنند. عرق سر و روی همت را گرفته. همه با اشتیاق به حرفهای او گوش میدهند. مدیر با اضطراب و پریشانی در دفتر مدرسه قدم میزند و به زمین وزمان فحش میدهد. در همان لحظه صدای پارس سگی او را به خود میآورد. سگ پشمالوی سرلشكر دواندوان وارد مدرسه میشود. همت با دیدن سگ متوجه اوضاع میشود اما به روی خودش نمیآورد. لحظاتی بعد، سرلشكر با دو مأمورمسلح وارد مدرسه میشود. مدیر و ناظم، در حالیكه به نشانه احترام دولا و راست میشوند، نفس زنان خودشان را به سرلشكر میرسانند و دست او را میبوسند. سرلشكر بدون اعتناء، درحالی كه به همت نگاه میكند، نیشخند میزند. بعضی از معلمها، اطراف همت را خالی میكنند و آهسته از مدرسه خارج میشوند. با خروج معلمها، دانش آموزان هم یكی یكی فرار میكنند. لحظهای بعد، همت می ماند و مأمورهایی كه او را دوره كرده اند. سرلشكر از خوشحالی قهقه ای میزند و میگوید : « موش به تله افتاد. زود دستبند بزنید، به افراد بگویید سوار بشوند، راه میافتیم. » همت به هرطرف نگاه میكند، یك مأمور میبیند. راه فراری نمییابد. یكی از مأمورها، دستهای او را بالا میآورد. دیگری به هردو دستش دستبند میزند. همت مینشیند و به دور از چشم مأمورها، انگشتش را در حلقومش فرو برده، عق میزند. یكی از مأمورها میگوید: « چی شده؟ » دیگری میگوید: « حالش خراب شده. » سرلشكر میگوید: « غلط كرده پدرسوخته. خودش را زده به موش مردگی. گولش را نخورید … بیندازیدش تو ماشین، زودتر راه بیفتیم. » همت باز هم عق میزند و استفراغ میكند. مأمورها خودشان را از اطراف او كنار میكشند. سرلشكر درحالیكه جلوی بینی و دهانش را گرفته، قیافهاش را در هم میكشد و كنار میكشد. با عصبانیت یك لگد به شكم سگ میزند و فریاد میكشد: « این پدرسوخته را ببریدش دستشویی، دست وصورت كثیفش را بشوید، زودتر راه بیفتیم. تند باشید. » پیش از آنكه كسی همت را به طرف دستشویی ببرد، او خود به طرف دستشویی راه میافتد. وقتی وارد دستشویی میشود، در را از پشت قفل میكند. دو مأمور مسلح جلوی در به انتظار میایستند. از داخل دستشویی، صدای شرشر آب و عق زدن همت شنیده میشود. مأمورها به حالتی چندشآور قیافه هایشان را در هم میكشند. لحظات از پی هم میگذرد. صدای عق زدن همت دیگر شنیده نمیشود. تنها صدای شرشر آب، سكوت را میشكند. سرلشكر در راهرو قدم میزند و به ساعتش نگاه میكند. او كه حسابی كلافه شده، به مأمورها میگوید: « رفت دست وصورتش را بشوید یا دوش بگیرد ؟ بروید تو ببینید چه غلطی میكند. » یكی ازمأمورها، دستگیره در را می فشارد، اما در باز نمیشود. ـ در قفل است قربان! ـ غلط كرده، قفلش كرده. بگو زود بازش كند تا دستشویی را روی سرش خراب نكردهایم. مأمورها همت را با داد و فریاد تهدید میكنند، اما صدایی شنیده نمیشود. سرلشكر دستور میدهد در را بشكنند. مأمورها هجوم میآورند، با مشت و لگد به در میكوبند و آن را میشكنند. دستشویی خالی است، شیر آب باز است و پنجره دستشویی نیز ! سرلشكر وقتی این صحنه را میبیند، مثل دیوانه ها به اطرافیانش حمله میكند. مدیر و ناظم كه هنوز به جایزه فكر میكنند، در زیر مشت و لگد سرلشكر نقش زمین میشوند.